مسئولیتی حیاتی در عصر غیبت

دو امر خطیر زمینه ساز
در فعالیت اول شبکه گسترده ی وکلا را به کار گرفتند تا مردم عملا بیاموزند که باید با نماینده ی امام مرتبط باشند هر چند این شبکه در عصر ائمه دیگر وجود داشته است اما شاید بتوان گفت اوج گسترش آن در زمان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام است.(1)
اما در فعالیت دوم حضرت حتی با نقل روایات آباء بزرگوار خود یعنی با بازخوانی آن احادیث تأکیدات بلیغ و بدون شبهه ای را درباره ی نقش بی بدیل علمای دین شناس در رهبری فکری و عملی شیعیان بیان فرموده اند. آنچه در این مقاله تقدیم می شود گوشه ای از این احادیث روشن و گویاست به همراه بعضی نکات.
یک عالم برتر از هزار هزار عابد
مرحوم علامه مجلسی از کتابهای "احتجاج" و  تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام نقل می کند که ایشان از قول جد بزرگوار خود حضرت امام کاظم علیه السلام فرمودند:
«فقیه واحد ینقذ یتیما من ایتامنا المنقطعین عنا و عن مشاهدتنا بتعلیم ما هو محتاج الیه اشد علی ابلیس من الف عابد لان العابد همّه ذات نفسه فقط و هذا همّه مع ذات نفسه ذات عبادالله و امائه لینقذهم من ید ابلیس و مردته فذلک هو افضل عندالله من الف الف عابد و الف الف عابده». (2)
یعنی: یک عالم دین شناس که با تعلیم نیازمندیهای دینی ایتام ما آنان را نجات می دهد همان یتیمانی که محروم از حضور ما و دیدن ما هستند چنین عالمی بیش از هزار عابد باعث سختی و ناراحتی ابلیس است چون همت عابد مصرف خودش است و این عالم در کنار نفس خود به نفوس مردان و زنان از بندگان خدا نیز اهتمام دارد تا ایشان را از دست ابلیس و پیروانش نجات دهد این عالم از هزار هزار مرد عابد و هزار هزار زن عابد در نزد خداوند برتر است.
ارجاع شیعیان به فقها و علمای دین نشأت گرفته از دلسوزی و خیرخواهی ائمه علیهم السلام می باشد و این یعنی آنکه شیعه باید قدردانی از جلوه های مهربانی و خیرخواهی ائمه علیهم السلام را سرلوحه ی اعمال نیک قرار دهد
چند نکته قابل توجه
1- به احتمال فراوان اختلاف عددی که در اینجا بین آغاز و پایان حدیث مشاهده می شود گویای آن است که فقط خواسته اند فراوانی حیرت آور فضیلت عالم به دین را مطرح کنند و نه کمیت دقیق آن را.
 2- همانطور که متن حدیث گویاست ارجاع شیعیان به فقها و علمای دین نشأت گرفته از دلسوزی و خیرخواهی ائمه علیهم السلام می باشد و این یعنی آنکه شیعه باید قدردانی از جلوه های مهربانی و خیرخواهی ائمه علیهم السلام را سرلوحه ی اعمال نیک قرار دهد.
3- احتمالا از دقت در متن حدیث می توان دریافت که اگر ما به دنبال نیازمندیهای دین خود نباشیم در واقع در ازای هر بار که به دنبال رفع نیاز خود نمی رویم خود را گرفتار شیطان و پیروانش ساخته ایم که البته بسیار خسارت بار خواهد بود.
ادامه ی این مقاله را با ذکر دو حدیث دیگر از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام پی می گیریم بر طبق نقل، ایشان حدیث اول را از جدّ معصوم خود حضرت امام صادق علیه السلام نقل فرموده اند و حدیث دوم را از پدر بزرگوار خود حضرت امام هادی علیه السلام به جهت روشن بودن نکات منظور نظر در این دو حدیث ما فقط هر دو را به همراه ترجمه گونه ای از آنها تقدیم می کنیم و بقیه ی مسیر را به عهده ی خواننده ی محترم می گذاریم.
مرزداران مرزهای ایمان
«علماء شیعتنا مرابطون بالثغر الذی یلی ابلیس و عفاریته یمنعونهم عن الخروج علی ضعفاء شیعتنا و عن ان یتسلط علیهم ابلیس و شیعته النواصب الا فمن انتصب لذلک من شیعتنا کان افضل ممن جاهد الروم و الترک و الخزر ألف ألف مره لانه یدفع عن ادیان مجینا و ذلک یدفع عن ابدانهم». (3)
علمای شیعه ما مرزداران هستند که بر مرزهای ایمان مردم و در برابر ابلیس و پیروانش به مرزداری می پردازند آنها را از هجوم به ضعفای شیعه باز می دارند و شیعه را از تسلط ابلیس و یاران ناپاکش محفوظ و مصون نگه می دارند آگاه باشید آنکس از شیعیان که چنین وظیفه ای را به عهده می گیرد هزار هزار مرتبه برتر از مجاهدین است که با (دشمنان آن روزگار اسلام) روم و ترک و خزر جهاد می کنند چون او از دین محبان ما دفاع می کند و دیگری از بدنهای ایشان.
یک عالم دین شناس که با تعلیم نیازمندیهای دینی ایتام ما آنان را نجات می دهد همان یتیمانی که محروم از حضور ما و دیدن ما هستند چنین عالمی بیش از هزار عابد باعث سختی و ناراحتی ابلیس است چون همت عابد مصرف خودش است و این عالم در کنار نفس خود به نفوس مردان و زنان از بندگان خدا نیز اهتمام دارد تا ایشان را از دست ابلیس و پیروانش نجات دهد این عالم از هزار هزار مرد عابد و هزار هزار زن عابد در نزد خداوند برتر است
ناخدایان کشتی قلبها
« لولا من یبقی بعد غیبه قائمنا من العلماء الداعین الیه و الوالّین علیه و الذّابین عن دنیه بحجج الله تعالی و المنقذین لضعفاء عبادالله من شباک ابلیس لعنه الله – و مردته و من فخاخ النواصب لما بقی احد الّا ارتدّ عن دین الله تعالی . ولکنهم الذین یمسکون لزمّه قلوب ضعفاء الشیعه کما یمسک صاحب السفینه سکانها اولئک هم الافضلون عندالله عزوجل» (4)
بعد از غیبه قائم ما اگر علمایی نبودند که مردم را به سوی او دعوت و راهنمایی کنند و از دین اسلام با اقامه ی حجتهای خداوند دفاع کنند و بندگان ضعیف خدا را از دامهای ابلیس و نوکرانش و از تورهای دشمنان اهل بیت نجات دهند هیچکس باقی نمی ماند مگر آنکه مرتد از دین شده است. اما این علماء زمام قلوب ضعفای شیعه را محکم گرفته اند آن سان که ناخدای کشتی نگهدار سکان آن است ایشان برترینها در نزد خداوند عزوجل هستند.
البته در این باب روایات دیگری نیز وجود دارد اما برای عبرت گرفتن از سرانجام آنانکه به اسم دین وارد برخی عرصه ها شدند ولی به نوعی خود اتکای در فهم دین پرداختند و از علمای واقعی و امین احساس بی نیازی کردند و به هلاک افتادند می توان به تاریخچه ی گروههایی همچون منافقین کوردل و یا فرقان مراجعه کرد که در اثر آن انحراف اولیه سر از چه ناکجا آبادی در آورند! امید آنکه همواره در مسیر سعادت باشیم. 
پی نوشت:
1-      به عنوان نمونه رجوع کنید به کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه استاد رسول جعفریان، ص547-548
2-      بحارالانوار، ج2، ص5
3-      بحارالانوار، ج2، ص57
4-      بحارالانوار، ج2، ص

---------------------------------------------------------------------------------------------------------
انقلاب اسلامی ایران محمل حضور زن مسلمان در جامعه
سقوط رژیم منحوس پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی به رهبری بنیانگذار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) نقطه عطفی در جهان اسلام است. چرا که بعد از دوره محدودی در زمان ائمه علیهما السلام دیگر جهان، حکومت اسلام را به خود ندیده است.
وضعیت زنان کشور یکی از عرصه هایی است که پیروزی انقلاب بر آن تاثیر بسزایی گذاشته است. حقیقتا فاصله ما با قبل از انقلاب بسیار زیاد و در بعضی احوال، غیر قابل باور است. کمتر حوزه ای است که پیشرفت در آن اینقدر چشمگیر باشد.

در زمان حکومت ستمشاهی، چیزی از زن باقی نمانده بود. آن روزها، اجازه نداده بودند که چیزی به نام حرمت و حجاب و انسانیت زن باقی بماند؛ به خصوص در شهرهای بزرگ. وضعیت امروز، اصلا قابل مقایسه با آن روزها نیست. البته شکی نیست که وضعیت ایده آلی هم نداریم؛ اما آنچه امروز هست، در هیچ جای تاریخ سابقه ندارد.
انقلاب و آموزش زنان
نمونه ای از پیشرفت زنان ایرانی در عرصه های مختلف، ارتقای سواد و حضور آنها در محفل های علمی است. طبق برخی آمارها ۲۸ درصد زنان در دوران ستمشاهی سواد خواندن و نوشتن داشتند. زن، در جامعه‌ خود باخته‌ نظام پلید پادشاهی، از همه‌ جوانب مظلوم بود. اگر زن می‌خواست وارد عرصه ای علمی شود، باید قید دین و تقوا و عفاف را می‌زد. یک زن مسلمان، در دانشگاه ها و محیط های آموزشی و مراکز علمی و فرهنگی نمی‌توانست به راحتی حجاب خود را حفظ کند. کسب علم برای بانوان اکثرا امکان نداشت و فقط تعداد معدودی از دختران با ثبت نام در مدارس دخترانه مذهبی می توانستند درس بخوانندو البته بعد از اتمام تحصیلات دبیرستان به خاطر نبودن دانشگاه اسلامی از ادامه تحصیل باز می ماندند. البته موارد استثنایی هم وجود داشت.
اهل فکر در آن روز باور نمی‌کردند که ممکن باشد خانمی مقید به مسائل اسلامی، از جمله حجاب باشد و بتواند مدارج علمی را طی کند و عالم بشود، چه برسد به این که با حجاب اسلامی به مدارج بالای علمی در جهان دست یابد و در المپیاد های جهانی برای کشور عزیزمان افتخار به ارمغان بیاورد. البته هنوز هم افرادی وجود دارند که تعجب می کنند که خانمی در سطح بالای علمی در هر رشته ای وجود دارد و در کنار علم به اعتقادات مذهبی از جمله حجاب پای بند است و به خاطر دانش بالا و تخصص خود به جایگاه های برتر کشوری دست پیدا کرده است تا حدی که در یک کشور اسلامی یک زن بتواند در جایگاه وزارت و نمایندگی مجلس با رعایت حجاب اسلامی قرار گیرد.
انقلاب ما انقلاب فطرت ها بود، وقتی زن مسلمان به فطرت و اصل خود برمی‌گردد، چه معجزه‌ عظیمی می شود! امروز در جمهوری اسلامی رشته‌های گوناگون علمی در اختیار خانم ها است؛ بانوانی که عفاف شان را حفظ کرده، به تربیت اسلامی فرزند و همسر داری پرداخته اند و در کنار آن به فعالیت علمی و سیاسی نیز مشغولند. این موضوعات هنوز برای خیلی از افراد باور کردنی نیست!
انقلاب و ایثار
تفاوت دیگر نظام اسلامی با رژیم ستمشاهی روحیه فداکاری و ایثار گری زنان است. ما کجا در تاریخ چنین مادران شهیدی داشتیم و یا چنین عظمتی از زنان جوان دیده بودیم؟ که با گسترش تعالیم اسلام، زن‌های شیردل، طفل خود را در آغوش کشیده و به میدان مسلسل و تانک می‌روند، در کدام برهه از تاریخ چنین مردانگی و فداکاری از زنان ثبت شده است؟ که با فرستادن شوهران محبوبشان به جبهه‌های جنگ، به کیفیت جهاد آن ها کمک می کردند. این معجزه اسلام است که با فراگیر شدن آن در حکومت اسلامی چنین تبلوری در وضعیت زنان داشته است.
انقلاب و حضور زنان در بازار کار
حضور زنان در سیاست و در زمینه‌ فعالیت های اجتماعی نیز از دیگر نمونه ها است. در گذشته اگر زنی می‌خواست منصبی از مناصب اجتماعی و سیاسی را عهده دار باشد، باید قید حجاب و عفاف را می‌زد. مگر امکان داشت یک خانم با حجاب کامل بتواند به اشتغال بپردازد و جایگاه اقتصادی داشته باشد. به راحتی و بدون محدودیت در بازار کار حضور یابد و حتی افرادی را مدیریت کند و کار آفرین شود و یا تولید کننده و صادر کننده باشد. اما امروز زنان قسمت عمده ای از بازار کار را تشکیل داده اند البته اشتغال زنان آسیب هایی نیز دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد.

انقلاب و ورزش زنان
از دیگر افتخارات نظام جمهوری اسلامی ایران، حضور زنان با حجاب کامل در میادین ورزشی و بین المللی است. در این روزگار که استکبار جهانی تمام تلاش خود را می کند تا حجاب را مورد خدشه واقع کند و برای این کار از هیچ فعالیتی مضایقه نمی کند. قانون منع حضور بانوان با حجاب در میادین علمی را وضع می کند تا حضور بانوان مسلمان را محدود کنند و در نهایت حجاب را از بین ببرد. در برخی کشور ها همچون آذربایجان با ۹۸ درصد مسلمان این قوانین را جاری می کند تا حدی که برای حضور در مسجد هم باید مجوز داشت و با این حال خود را به عنوان مهد آزادی و الگویی برای پیشرفت معرفی می کند. تمام دستگاه های تبلیغاتی خود را بسیج میکند تا تنها راه بالندگی جامعه را برهنگی زنان و آزادی بی قید و شرط آنان نشان دهد؛ یک زن مسلمان با پوشش اسلامی و حتی چادر در میادین بین المللی ورزشی حضور پیدا می کند و در برابر دوربین ها حاضر می شود و نشان می دهد که به ارزش ها پای بند است. این صحنه در همان رسانه ها پخش می شود و همه تبلیغات دشمنانه را خنثی می کند.
شایان ذکر است که اگر مسئولین ما کمی در عرصه های فرهنگی بهتر عمل کنند و فعال تر باشند ظرفیت هایی که اسلام برای ما فراهم آورده بیش از پیش ما را در عرصه های دیگر به کمال مورد نظر حق تعالی نزدیک خواهد کرد